سلام امیر جون...واقعا واقعا واقعا با نظراتت غافلگیرم کردی... اصن فکرشم نمیکردم یه پسر هم بتونه منطقیو صادقانه حرف بزنه...با خیلی از افکارت موافقم...واقعا حرف دل منو زدی
slm,ishala k hamechi hal she bayad besh vaght bedi chon shekast khorde ehtiaj dare ,man nistam oun kasi k mizane tu sareto azet beporse chera chon bet hagh midam
من نمیدونم جریان چیه ؟ آیا اون ازدواج هنوز سره جاش هست یا نه؟
یا اینکه ازدواجش نا موفق بوده و از نظره خودش تموم شده است؟
به هرحال چرای جوابت رو من میدونم ... یعنی میفهمم کسی که یک بار شکست بخوره دوباره ریسک کردن و شکستن خوردن براش مثل مرگ تدریجی میمونه ... یک مرده ی متحرک !
اعتماد کردن برای زن سخت میشه ... از همه بدتر ترسی که تو وجوده طرف هست !
موفق باشی
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
سلام امیر جون...واقعا واقعا واقعا با نظراتت غافلگیرم کردی...
اصن فکرشم نمیکردم یه پسر هم بتونه منطقیو صادقانه حرف بزنه...با خیلی از افکارت موافقم...واقعا حرف دل منو زدی
امیر جون اینقد خودتو اذیت نکن...این که تو منتظرش هستی یه امر طبیعیه چون تو اونو دوس داری نه کسی دیگه رو...
ولی راستش من به طرفت تا حدودی حق میدم...!چون کسی که یه بار شکست بخوره به زمینو زمون شک میکنه...به قول معروف "مار گزیده از ریسمون سیاه وسفید میترسه"
باید بهش وقت بدی...چقدشو نمیدونم...شاید خیلی زمان ببره تا صداقت حرفات براش روشن بشه...ولی تو باید سعی کنی که خودتو ثابت کنی بهشو اعتمادشو جلب کنی...
عزیزم"هر که طاووس خواهد جور هندوستان کشد..."
سلام امیر جون...
با این حرفایی که واسم گفتی بهتره که فراموشش کنی میدونم سخته ولی اینجوری که بخایید به شوهر اون خیانت کنید فاجعس...
به اونم اجازه نده بخاد خیانت کنه... آب پاکی رو بریز رو دستش ... اینجوری اونم از تو ناامید میشه و به شوهرش نزدیک تر میشه ...
چشمت دنبالش نباشه .و واسش آرزوی خوشبختی کن و از زندگیش برو ...
حرفات توی وبم فقط میتونه در حد یه آرزو باشه... اون زهرا رو کشتن ... احساساتمو ... دیگه شدم آدم آهنی ... زنده م فقط ...زندگی نمیکنم...
slm,ishala k hamechi hal she bayad besh vaght bedi chon shekast khorde ehtiaj dare ,man nistam oun kasi k mizane tu sareto azet beporse chera chon bet hagh midam
سلام ...
من نمیدونم جریان چیه ؟
آیا اون ازدواج هنوز سره جاش هست یا نه؟
یا اینکه ازدواجش نا موفق بوده و از نظره خودش تموم شده است؟
به هرحال چرای جوابت رو من میدونم ... یعنی میفهمم کسی که یک بار شکست بخوره دوباره ریسک کردن و شکستن خوردن براش مثل مرگ تدریجی میمونه ... یک مرده ی متحرک !
اعتماد کردن برای زن سخت میشه ... از همه بدتر ترسی که تو وجوده طرف هست !
موفق باشی