گفتار نیک.پندار نیک.کردار نیک

دو درخواست دارم اول اینکه اگه میخوای نظر بدی حتما ادرست بزار دوم اگه با مطلبی مشکل داری بی ادبانه برخورد نکن

گفتار نیک.پندار نیک.کردار نیک

دو درخواست دارم اول اینکه اگه میخوای نظر بدی حتما ادرست بزار دوم اگه با مطلبی مشکل داری بی ادبانه برخورد نکن

فریاد رسی نیست

خسته شدم بس که گفتم دوست دارم

تا کی باید بسوزم پای کسی که ترسید

به پدر مادرش بگه بابا من یکی دیگه دوست دارم

فقط چون تو ازدواج قبلیش نامردی دیده بود

پس یکی بیاد به من بگه اصلا بزنه تو سرم

که چرا منتظر یه همچین کسی هستم

چرا ، چرا ، چرا ، چرا
نظرات 6 + ارسال نظر
زهرا شنبه 7 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 12:48 ق.ظ http://shirzan.blogfa.com

سلام امیر جون...واقعا واقعا واقعا با نظراتت غافلگیرم کردی...
اصن فکرشم نمیکردم یه پسر هم بتونه منطقیو صادقانه حرف بزنه...با خیلی از افکارت موافقم...واقعا حرف دل منو زدی

زهرا شنبه 7 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 12:56 ق.ظ http://shirzan.blogfa.com

امیر جون اینقد خودتو اذیت نکن...این که تو منتظرش هستی یه امر طبیعیه چون تو اونو دوس داری نه کسی دیگه رو...

ولی راستش من به طرفت تا حدودی حق میدم...!چون کسی که یه بار شکست بخوره به زمینو زمون شک میکنه...به قول معروف "مار گزیده از ریسمون سیاه وسفید میترسه"

باید بهش وقت بدی...چقدشو نمیدونم...شاید خیلی زمان ببره تا صداقت حرفات براش روشن بشه...ولی تو باید سعی کنی که خودتو ثابت کنی بهشو اعتمادشو جلب کنی...

عزیزم"هر که طاووس خواهد جور هندوستان کشد..."

زهرا چهارشنبه 11 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 01:15 ب.ظ http://shirzan.blogfa.com

سلام امیر جون...

با این حرفایی که واسم گفتی بهتره که فراموشش کنی میدونم سخته ولی اینجوری که بخایید به شوهر اون خیانت کنید فاجعس...

به اونم اجازه نده بخاد خیانت کنه... آب پاکی رو بریز رو دستش ... اینجوری اونم از تو ناامید میشه و به شوهرش نزدیک تر میشه ...

چشمت دنبالش نباشه .و واسش آرزوی خوشبختی کن و از زندگیش برو ...

زهرا چهارشنبه 18 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 02:36 ق.ظ http://shirzan.blogfa.com

حرفات توی وبم فقط میتونه در حد یه آرزو باشه... اون زهرا رو کشتن ... احساساتمو ... دیگه شدم آدم آهنی ... زنده م فقط ...زندگی نمیکنم...

♥neda♥♥donya♥ چهارشنبه 18 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 04:49 ق.ظ http://donyaeashegha.blogfa.com

slm,ishala k hamechi hal she bayad besh vaght bedi chon shekast khorde ehtiaj dare ,man nistam oun kasi k mizane tu sareto azet beporse chera chon bet hagh midam

حاج خانوم چهارشنبه 18 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 03:15 ب.ظ http://gharibe-tanha2007.blogfa.com/

سلام ...

من نمیدونم جریان چیه ؟
آیا اون ازدواج هنوز سره جاش هست یا نه؟

یا اینکه ازدواجش نا موفق بوده و از نظره خودش تموم شده است‌؟

به هرحال چرای جوابت رو من میدونم ... یعنی میفهمم کسی که یک بار شکست بخوره دوباره ریسک کردن و شکستن خوردن براش مثل مرگ تدریجی میمونه ... یک مرده ی متحرک !

اعتماد کردن برای زن سخت میشه ... از همه بدتر ترسی که تو وجوده طرف هست !

موفق باشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد