امروز استاد زبان انگلیسیم دیدم خعلی با هم جور هستیم خعلی آدم باحالیه یادم اومد بهم گفته بود واسط یه دختر خوب سراغ دارم اما من گفتم ................... بعد از دهنم پرید که یه دختر خوب سراغ نداری اونم گفت دارم خوبم دارم فقط تو قصدت واقعی باشه تو خالی نباشه بقیش با من و منم گفتم که آره دیگه دارم پیر میشم دارم سرد میشم از دوست دختر و .......... خسته شدم میخوام آرامش بگیرم اونم گفت طرف دانشجوی حسابداریه و همین روزا امتحان دارن اماده باش خبرت میکنم بیا دانشگاه به بهونه دیدنم ببینش اگه پسندیدی بگو تا باش حرف بزنم
خلاصه این دفعه دیگه حسابی زده به سرم خدا به دادم برسه